هنر نمایی مامان...
بی کاری بد دردیه اونم واسه ما خانوما.شوشو ی گرامی که نمیذاره سر کار برم منم مجبورم یه جوری سرمو گرم کنم. این چند روزی که طاها بیقراره و اذیت میکه صبح ها بعد نماز دیگه نمیخوابم.همه ی کارهامو تا قبل از بیدار شدن طاها انجام میدم.حتی ناهار هم درست میکنم . دیروز حسابی حوصلم سر رفته بود .هوس کار دستی کردم . یادش بخیر وقتی بچه بودم عاشق کاردستی بودم و خیلی هم درست میکردم. قبلا تو اینترنت ساخت سبد با روزنامه رو دیده بودم .دست بکار شدم و این سبد رو درست کردم... الته چون دست اول بود خیلی مرتب نشد ولی روی هم رفته بد نشده ...
نویسنده :
مامی حدیثه
13:40